کد مطلب:163002
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:267
پادشاه پنداری
بسیار بعید می نماید كه در روزگاران خلیفگان و خلافت مداری، كسی پیشوایان پاك و امامان معصوم علیهم السلام را با خلفای حكومتی و دولت مردان دنیایی مقایسه كرده باشد؛ دست كم این است كه ما در روایتی و یا خبری چنین خبط و خطایی ندیده ایم، اما در میان كتاب های روضه و نوحه ای كه در دوران صفویه و قاجار و غیره نوشته شده اند، تشبیه امامان به پادشاهان و امام زادگان به شاهزادگان فراوان دیده می شود. واژگان و عبارت هایی چون: «شاه دین»، «ولایت عهدی امام علی»، «پادشاه یثرب»، «شاه خراسان»، «شاه مظلومان»، «شاه حسین»، «شاهزاده اكبر و قاسم» و ده ها تشبیه و تركیب دیگر همه حاكی از این تحریف است كه گاه در گزارش عاشورا و قرائت مقتل امام حسین علیه السلام مقاتل پردازان و مجالس نویسان به این مقایسه مشمئزكننده و تنفرآور گرفتار شده اند كه مردان خدا را پادشاه پنداشته اند و در نتیجه این پندار پست و غلط، گناهان دل آزاری را كه در فرهنگ زمامداران زورگو و مزور، صواب انگاشته می شود به فرهنگ عاشورا نیز تحمیل كرده اند كه غلو در مداحی، و چاپلوسی و تملق گویی - آن هم در قالب مقتل خوانی و نوحه سرایی - از گناهان است.
در فصل اول: مأخذشناسی عاشورا، در مقاله كتاب شناسی توصیفی - انتقادی تحریف های عاشورا خواندیم كه مؤلف معالی السبطین، خروج امام حسین علیه السلام را از مدینه چگونه با دبدبه و كبكبه گزارش می كرد و یا نویسنده روضة الشهدا در افسانه شیرین شهربانو، چطور خانه خاندان نبوت و عدالت را با حرمسرای شاهان صفوی، عوضی می گرفت!
در این گونه تحریف ها افزون بر تعویض جایگاه مضاف و مضاف الیه؛ نكره و معرفه؛ معروف و منكر؛ مظلوم و ظالم، حتی تبدیل دین به دنیا، دیانت به دولت، هدایت به حكومت؛ عقل و اندیشه به قدرت و سیاست و بالاخره خدای سبحان و رحمان به فرعون و در یك كلام ملكوت به برهوت دیده می شود كه باید گفت: «سُبْحَنَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ» [1] و «لَیْسَ كَمِثْلِهِ ی شَیْ ءٌ» [2] «وَ لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلَی» [3] و باید پرسید: أَیْنَ التُّرابُ وَ رَبُّ الأَْرْبابِ و با نماد رحمت و زیبایی حضرت یوسف نبی همصدا گشت و پیوسته از خود پرسید: «ءَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَ حِدُ الْقَهَّارُ؟» [4] .
[1] سوره مؤمنون، آيه 91.
[2] سوره شوري، آيه 11.
[3] سوره نحل، آيه 60.
[4] سوره يوسف، آيه 39.